عكس العمل سخنرانى جعفر بن ابيطالب
عكس العمل سخنرانى جعفر بن ابيطالب
هنگامى كه نمايندگان قريش از نزد نجاشى بيرون رفتند، عمروبن عاص به عبدالله بن ابى ربيعه گفت: فردا بر مىگرديم و موضوعى را به اطلاع نجاشى مىرسانيم كه بر اثر آن همه مسلمين را نابود كند.
عبدالله بن ابى ربيعه كه مردى با ملاحظه بد گفت:نه، اين كار را نكن زيرا در ميان مسلمانان افرادى هستند كه با ما خويشى دارند. معالوصف عمرو عاص (كه گفتيم برادرش هشام نيز در ميان مهاجرين بود) بدون اعتنا به عبدالله بن ابى ربيعه فرداى آن روز بار ديگر به دربار آمد و به نجاشى گفت: اينان درباره مسيح عقيده نادرست دارند. اينها مىگويند: مسيح بندهاى مملوك بوده است.
از اين سخن كه عمرو عاص آن را با زيركى و چرب زبانى ادا كرد نجاشى به وحشت افتاد و دستور داد مسلمانان بار ديگر حضور يابند تا مطلبى را از آنها جويا شود. ام سلمه كه بعدها به همسرى پيغمبر در آمد مىگويد چنان از اين پيشامد تكان خورديم كه تا آن موقع مانند آن را نديده بوديم.
مسلمانان گرد آمدند تا راجع به پاسخى كه بايد به نجاشى بدهند تبادل نظر كنند. يكى پرسيد: اگر نجاشى از شما راجع به عيس سؤال كرد چه مىگوييد؟ بعيه جواب دادند همان را مىگوييم كه خدا فرموده و پيغمبر آورده است، و هرچه باداباد! ما كه دل و ديده به طوفان قضا گوبياسيل غم و خيمه ز بنياد ببرپس از آن حضوريافتند نجاشى از جعفر پرسيد: شما درباره مسيح چه عقيدهاى داريد؟ جعفر گفت: ما همان را مىگوييم كه پيغمبر از جانب خدا براى ما آورده است. عيسى بنده خدا و پيغمبر اوست و روح او و كلمه اوست كه به مريم دوشيزه پاكيزه القا كرد. نجاشى چون از زمين برداشت و گفت: ميان عقيده شما و آنچه ما اعتقاد داريم به قدر اين چوب فاصله نيست!
ادامه مطلب